آوا جونمآوا جونم، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

آوای دلنشین زندگی ما

دومین سفر مشهدتیر93

سلام آوایی خدا روشکر این ماه تونستیم با بابا وحید به زیارت امام رضا بریم. البته این سفر کاری بابایی بود وبرای همین صبحها سرکلاس بودن و ما تنها بودیم......که شما خیلی خیلی شیطونی کردی.   این هم چندتا عکس : چه دختر خوشگلی توی آینه است.مگه نه ؟؟؟               آوا در فرودگاه مشهد ساعت 12شب. شما توی چشم آوا اثری از خواب میبینید؟کل فرودگاه از صدای جیغ آوا بیدارشده بودن.     ...
5 تير 1393

خرداد93

سلام آوایی مامان این ماه هزارماشاله خیلی خیلی شیطون شدی  و برای همین باید مدام دنبالت راه بیام تا کار خطرناک نکنی. بعضی روزها من خیلی خسته میشم ولی نمیدونم هزارماشاله این انرژی رو از کجا میاری.. در ادامه....   راه رفتن رو خیلی دوست داری برای همین واکرت رو برات آماده کردیم که باهاش بازی بکنی   بیشتر دوست داری از این سمت واکر رو بگیری و بلند بشی عجب توپ خوشمزه ای.... این چندتاعکس نشون میده که شما چقدر خوب غذا میخوری بنظرتون ماست به صورتم میاد؟؟؟   آوا متخصص در پخش کردن سرلاک رو میز؟؟؟؟؟ 1.چه دختر آرومی.... 2.از این زاویه پایین رو ندید...
5 تير 1393

اردیبهشت 93

سلام آوایی جونم خیلی وقته که بخاطر شیطون شدن شما وقت نمیشه وبلاگت رو آپ کنم.بالاخره امروز این فرصت رو پیدا کردم. توی این چندوقت توی نشستن و چهاردست وپا رفتن حرفه ای شدی هزار ماشاله دست زدن رو که خیلی خوب بلدی و داری بشکن زدن رو هم تمرین میکنی. بقیه مطالب رو در ادامه با عکسهاش میذارم........ اواجونم یکی از هنرهات موش شدنه .قربون این موش برم من این چندتا عکس مراحل یادگرفتن چهاردست وپارفتن: امیرعلی دست شما خوشمزه تره یا کنترل تلویزیون .... این عکس برای نمایشگاه اسباب بازی توی غرفه کلاه قرمزیه که خیلی بهت خوشگذشت و دلت میخواست همه اسباب بازی ها رو دست بزنی   قربون ن...
5 تير 1393

جشن دندونی آوای جون

                                                                     سلام سلام صدتا سلام من اومدم با دندونام میخوام نشونت بدم صاحب مروارید شدم یواش یواش و بی صدا شدم جزءکباب خورا سلام آوای جونی روز یکشنبه  14اردیبهشت به مناسبت مر...
24 ارديبهشت 1393

اولین سفر مشهد آوایی

سلام آوایی جونم از زمانی که شما به دنیا اومدی قصد داشتیم خانوادگی به زیارت امام رضا بریم ولی هم بخاطر سردی هوا وبعد هم مشغله بابا وحید نتونستیم اولین سفر مشهد رو 3نفره بریم. امام رضا این سفر رو بهمراه مامان تی تی و مامان زهرا و عمه سعیده و ...قسمت ما کرد.خدارو شکر خیلی خیلی سفر خوبی بود که فقط جای باباوحید خالی بود.   من تواین سفرنتونستم از شما خیلی عکس بگیرم چون یا بارون می اومد یا شما خواب بودی  یا عجله داشتیم یا....     اینجا توی هواپیماست و توراهیم .شما موقع نشستن یه خورده بیقراری کردی آخه خوابت می اومد ولی دوست نداشتی بخوابی           &nb...
4 ارديبهشت 1393

هفت ماهگی آوایی

سلام عزیزدلم هفت ماهگیت مبارک   نازگلم ،این اواخر خیلی کارهای ناز یادگرفتی  که تیتری میگم و چندتا عکس هم برات میزارم. ٢٠اسفند:راحت به پشت میشی وگردنت رو خوب بالا نگه میداری. ٢٥اسفند:درحالت پشت دنده عقب میری و دور 360میزنی ٢فروردین :جوونه اولین دندونت رو مامان تی تی  در حالیکه بهت سوپ میدادن دیدن (دندون پایین) ٣فروردین :دست خاله مایده رو گرفتی و دندون دومت (بالا)رو نشون دادی ٧فروردین :جوونه یه دندونه دیگه از بالا دیده شد هزارماشاله ولی فاصله دوتادندونت زیاده                         د...
20 فروردين 1393

عیدنوروز1393

    سال نو مبارک سلام اولین سال تحویل سه نفره عالی بود.امسال اولین سالی بود که سرسفره هفت سین ماهی داشتیم فقط بخاطر آواجون . امیدوارم سال جدید برای همه سرشار از سلامتی و موفقیت باشه.آمین          آوا جونم و اولین سفره هفت سین(انشاله صدسال سالم وسربلند باشی عزیزدلم)          این حرکت هم هنرنمایی آوایی در اولین ساعات سال ٩٣بود   چه دخمل مظلومی .......  روز اول عید بعداز اینکه به خونه  مامان خدیجه  رفتیم به سمت نایین عازم شدیم.    این عکس هم توی راه  هستیم    تص...
20 فروردين 1393

اسفند92

   سلام عزیزم شرمنده که خیلی وقته نتونستیم وبلاگت رو آپدیت کنیم .معذرت..... این اواخر خیلی خبرهای خوب برامون داشتی و کلی عکس داریم برای همین دوتا پست میزارم.یکی برای قبل عید و یکی هم سال جدید.     پسرخاله ولم کن......    ای بابا ،چرا نمیزارید بخوابم.... یه چرت زدم خستگیم در رفت    این عکس ٢٩اسفند٩٢بعدازحمام(آوا:چندساعت تا سال تحویل مونده....١....٢....٣)   این حرکت اکروباتیک رو هم جدید یادت گرفتی.هزار ماشااله     به به ،بوی عید میاد .اولین عیدی آواجونم یه بنز از طرف مامان تی تی و باباخلیل(بازم شرمنده مون کردن)  اینم ع...
20 فروردين 1393

شش ماهگیت مبارک عزیزدلم

سلام خوشگله مامان به لطف خدا  شما6ماهه شدی، روزهای خیلی خوب و تکرارنشدنی  که  لحظات مریضی و بیقراری شما رو هم داشت ،که بایاری خدا  گذشت. امیدوارم خدا در تمام لحظات زندگی خودش حافظ شما و همه نی نی ها باشه.آمین این هفته رفتم اداره و برای اینکه پیش شما باشم مرخصیم رو تمدید کردم ، واقعا نمیدونم میتونم دوباره برم سرکار یانه.آخه دلم نمیاد از شما دور شم عزیزدلم. سلامتی ٦ماهه شدی به همین مناسبت یه کیک خوشگل هم برات گرفتیم. بقیه عکسها رو در  ادامه مطلب میزارم....   آخ جون من ٦ماه پیش همین ساعت متولد شدم.هورااااااااا          کسی منو صداکرد..... ...
7 اسفند 1392