آوا جونمآوا جونم، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

آوای دلنشین زندگی ما

تولد دوسالگی آوای دلنشین زندگی ما

آواشده دوساله تولد دوباره بیاین به جشن شادی اش تا گل بگین بخندیم آواجون توی روز تولدش راس ساعت9.38دقیقه درحال بازی روز تولد دخترگلم مرخص بودم وکلی باهم بازی کردیم و اهنگ تولد خوندیم و جشن گرفتیم در ادامه .............. هميشه به خاطر داشته باش: کسي در جايي به خاطر وجود تو خوشبخت است به جشن تولد آوای گلم خوش اومدید کاردستی های آوای گلم با تم توت فرنگی (قاب عکس،اموزش اشکال هندسی)   آوای گلم توی جشن تولد توت فرنگی با تی شرت توت فرنگیش که اسمش رو هم روش نوشته بودیم     وااااای خدای من اینا همه مال منه!!!!!!!!!!! &n...
11 مهر 1394

اردیبهشت1394آوایی

سلام دختر گلم ارديبهشت ماه با شروع بكار مجدد من همراه بود خيلي خيلي روزهاي سختي داشتيم و بدتر از همه مريضي شما توي همون هفته اول بود كه حسابي ناراحتم كرده بود. اين عكس رو توي ا‍ژانس در زمان برگشتن از مطب دكتر سماعي انداختم .راننده تاكسي جزوه دانشگاهش رو پشت صندلي عقب گذاشته بود وقتي شما ديدي تندتند گفتي نگاشي نگاشي .....خيلي راننده خوبي بود دفتر و خودكارش رو بهت داد و كلي براش نقاشي كردي    درادامه مطلب.......   آوايي بعداز كوتاهي مو درحد مدل پسرونه ....... كلي از فرهاي موهات رفت  ولي اميد دارم زود بلند بشه و دوباره موهات فر بشه تاب سواري آوايي.....بعدازظهرها بعداز تايم اداره مامان ...
10 خرداد 1394

یکسال ونه ماه و نه ماهگی آوا جونم مبارک

سلام فرشته من یکسال و نه ماهگی و نه روزگیت مبارک عزیزمامان .انشاله 199ساله بشی دخترگلم.میبوسمت هزارتا شیرین زبونم تاچند روز دیگه به امید خدا عکسهای این ماه رو برات میزارم. ...
2 خرداد 1394

12بدر و13بدرآوایی1394

سلام دخترم  ما سيزده بدر رو به چند دليل زودتر برگزاركرديم .دليل اول اين بود كه 14فروردين ما مهمون داشتيم وكلي كار .دليل دوم اينكه خاله ها و مامان اينا هم ميخواستن 12برم بيرون چندتا عكس از آوا جون واميرعلي توي پارك جوانمردان   در ادامه..... اولين باري كه آواگلم خودش از سرسره اومد پايين  دالي مامان بهال(بهار) شاديكده پارك كه يخورده هم براي شما زود بود ولي خوب سرگرمت كرد     اينم عكس سيزده بدر كه سه تايي (آواجون،مامان بهار،باباوحيد) رفتيم خريد هايپراستار و بعدهم شما رو برديم پارك. ...
26 فروردين 1394

نایین بهار1394

سلام دخترکم اولین سفر سال 1394 شما به شهر نایبن بود.روز اول عید بعداز عیددیدنی  راهی سفرشدیم.توی راه خیلی خیلی دخترنازی بودی  تا شهر اردستان.بعداز اون تا خود نایین بهونه امیرعلی رو گرفتی..... بازی  با استیکرها  درتمام مدت سفر درادامه......     بازدید آوا از نمایشگاه فرش دستباف نایین آوا :حاج اقا این چند؟ این فرش ابریشم رو هم پسند کردی ا اب انبار نایین     آوا و امیرعلی درحال شن بازی در سواحل نایین.....             بالشت بازی رو توی کلاسهای مادرو کودک یادگرفتی...
23 فروردين 1394

نوروز1394

آوای دلنشین زندگی ما،هستی مامان و بابا امروز اولین روز از سال جدیده...عزیز من، امیدوارم، امسالت بهاری و لحظه هات پر از شکوفه سلامتی و شادی باشه...                 سال نو مبارک     در ادامه...... این سفره هفت سینمونه که اینطوری اصلا قشنگ نبود....آخه آواجونم سال تحویل خواب بود و ما دلمون نیومد بیدارش کنیم این هم قشنگترین و نازترین سفره هفت سین آوا درحال بررسی تک تک اجزای سفره(پارسال تخم مرغ هفت سینمون روتاچندماه نگه داشتیم ولی امسال 10دقیقه بعد از بیداری شما هرسه تاتخم مرغ ترک برداشت)     ...
20 فروردين 1394

بهمن ماه 1393آوای نازما

سلام عزیزم این ماه خیلی ماه خوبی بود.عروسی دایی حسن(دایی باباوحید)برگزارشد.شما کلی آماده شده بودی ولی خیلی بهت خوش نگذشت والبته بخاطربداخلاقیت اصلا نتونستم توی مراسم ازت عکس بگیرم. از هنرمندیهای این ماه همین بس که مثل طوطی همه چی رو تکرار میکنی و ما باید خیلی مواظب صحبتهامون باشیم...... درادامه برات کلی عکس میزارم.......   این عکسو توی خونه قبل از رفتن به عروسی گرفتم اینم عکسهای یه عروسی دیگه... آواگلی ،امیرعلی جون و ریحانه خانوووم   شما و باباخلیل اینم عکسهای پاتختی   ساریناجون و عارفه دوستای خوبت قربون فیگورات بررررررررم من ...
19 بهمن 1393

مهرماه1393

سلام عزیزمامان اول اینکه ببخشید خیلی دیروبلاگت رو آپدیت کردم.امیدوارم جبران کنم اتفاقهای خوب این ماه تولد امیرعلی خان بود که چون تولداصلیش توی دهه اول محرم افتاده خاله سارا زودتر براش جشن گرفتن.تم تولد عزیزخاله پوو بود که خاله سارا خیلی  خوب تزیین کرده بودن. بریم سراغ عکسها....     امیرعلی بذار کلاه تولدت رو درست کنم... مثل یه خانم وآقای محترم ..... خانم وآقای محترم در حال قدم زدن.... آوا و پو.. آوا درحال بازی با اسباب بازیهای امیرعلی(این کار رو خیلی دوست داری مخصوصا که به خود امیرعلی اجازه بازی ندی!!!!!!!!!) واقعیتش ماهم از فرصت استفاده کردیم وجشن قدم رو ...
7 آبان 1393