بهمن ماه 1393آوای نازما
سلام عزیزم
این ماه خیلی ماه خوبی بود.عروسی دایی حسن(دایی باباوحید)برگزارشد.شما کلی آماده شده بودی ولی خیلی بهت خوش نگذشت والبته بخاطربداخلاقیت اصلا نتونستم توی مراسم ازت عکس بگیرم.
از هنرمندیهای این ماه همین بس که مثل طوطی همه چی رو تکرار میکنی و ما باید خیلی مواظب صحبتهامون باشیم......
درادامه برات کلی عکس میزارم.......
این عکسو توی خونه قبل از رفتن به عروسی گرفتم
اینم عکسهای یه عروسی دیگه...
آواگلی ،امیرعلی جون و ریحانه خانوووم
شما و باباخلیل
اینم عکسهای پاتختی
ساریناجون و عارفه دوستای خوبت
قربون فیگورات بررررررررم من
آوا قمانی (قربانی) درحال رفتن به کلاس مادر وکودک
این عکست با نگاه به آینده و اشاره به دوردست برای تبلیغ ریاست جمهوری مناسبه؟؟؟؟؟مگه نه؟؟؟؟
در یک چشم بهم زدن دیدم رفتی و توی کشوی کابینت نشستی!!!!!! فکرکن؟؟؟؟؟
آوا توی اتاق امیرعلی
آوا در حال خواندن کتاب باباوحید
آوا درحال نگشی(نقاشی)
آوا درحال خوردن تخو(تخمه)
اینم عروسک جدیدته(قرمزی) که دایی حسن برات آوردن وخیلی دوستش داری و الان داری بهش غذا میدی
اینجا دسته جمعه با عروسکات سوارماشینت شدی
نی نی رو سوار کالیسکی کردی (کالسکه)
تفریح قبل از حمام آوا :بازی با رنگ انگشتی
اینجا هم آوا درحال میکاپه
سشواررررررر
خیلی خیلی مدادرنگیهات رو دوست داری و عاشق اینی که دونه دونه بزاریشون توی جعبه
آوا درحال پذیرایی از مامان بهار با چای خومشزه(خوشمزه)
اینم آقافراز پسرخاله مریم دوست من