تیرماه آوای دلنشین ما
سلام دخترم
قربون طوطی خودم برم که از شیرین زبونیت هچی بگم کم گفتم
هجده ام تیر تولد خاله مائده جون بود که شما و امیرعلی حسابی از خجالت کیک دراومدید؟؟؟؟؟؟؟
شما وامیرعلی و بابای گل خودم
درادامه......
خونه جدید خاله سارا واتاق خوشگل امیرعلی جونم
آواگلی و باباوحید تیپ یه جور زدن
شما و پسرخاله درحال بازی با کادوهای خاله الهام جون
این عکس ماجرا داره و البته گریه..........
عاشق هایپراستار و بازی توی قفسه وسایل تولد هستی و یه روزکه رفته بودیم از یه لحظه غفلت ما استفاده کردی و ازکنارما رفتی ته قفسه ها.
کل ماجرا 10ثانیه طول نکشید ولی من که تامرزسکته رفتم و باباوحید دنبالت میگشت.خلاصه که فقط چندقدم ازمون دور شدی ولی کلی گریه کردیم..............
فردای اونروز هم به مامان زهرا گفته بودیم:گم شدم مامان بخال گریه کرد ،غش کرد.......
خلاصه هزاران مرتبه شکرو سپاس از خدا که آوای فرشته رو به ما هدیه داد